آخرین تحولات از مذاکرات هسته ای : مذاکرات هسته ای به روزهای حساس خودش نزدیک ...



سخنان رهبری در مورد مذاکرات هسته ای , آخرین تحولات عراق , دستاوردهای مذاکرات هسته ای

مذاکرات هسته ای به روزهای حساس خودش نزدیک می شود. این موضوع را می توان در اظهار نظر تمام طرف های مذاکراتی به وضوح مشاهده کرد.

به گزارش تابناک؛ در حالی که احتمال توافق شدت گرفته است، تندروها و مخالفین توافق هسته ای در امریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی تمام تلاش خود را برای جلوگیری از یک توافق به کار می برند.

نتانیاهو به کنگره رفت و در آنجا به انتقاد از سیاست خارجی اوباما و توافق با ایران پرداخت. از سوی دیگر جان کری به سرعت بعد از اتمام آخرین دور مذاکرات به عربستان سفر کرد و در آنجا با وزرای خارجه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به گفت و گو پرداخت تا بتواند انها را نسبت به توافق هسته ای با ایران مجاب کند.

اما شاید مهمترین اقدام روزهای اخیر منتقدان توافق هسته ای را سناتورها در امریکا انجام دادند.47نفر از سناتورهای جمهوری‌خواه آمریکایی روز دوشنبه در نامه‌ای سرگشاده به مقامات ایران هشدار دادند که هرگونه توافق هسته‌ای میان آمریکا و ایران تنها تا پایان دوره ریاست‌جمهوری باراک اوباما دوام خواهد داشت.

سناتورهای آمریکایی در بخشی از این نامه خطاب به مقامات ایرانی نوشته‌اند: با توجه به مذاکرات هسته‌ای تیم مذاکره‌کنده هسته‌ای ایران با دولت آمریکا به نظر می‌رسد مقامات ایرانی با سیستم قانونی آمریکا به درستی آشنا نیستند. هرگونه توافقی در صورت عدم تایید کنگره عملی نخواهد شد و تنها در کاخ سفید باقی خواهد ماند.

نامه سناتورهای آمریکایی به مقامات ایرانی بی جواب نماند و وزیر امور خارجه کشورمان در همان روز در پاسخ به این نامه گفت: به اعتقاد ما، این نامه هیچ ارزش حقوقی ندارد و صرفاً یک ترفند تبلیغاتی است.

در همین ارتباط سیروس ناصری از مذاکره کنندگان پیشین هسته ای در گفت و گو با تابناک به بررسی مذاکرات هسته ای و بررسی علل مخالفت تندروهای امریکایی از این توافق پرداخته است.

به نظر شما امروز مذاکرات در چه مرحله ای است که همگان فضای مذاکرات را حساس قلمداد می کنند ؟
تمام علائم و شواهد حاکی از این است که طرفین به یک توافق نزدیک می شوند. این پیشرفت باعث می شود که زنگ خطر در مناطق و در عرصه هایی که مخالفین جدی توافق هسته ای حضور دارند به صدا دربیاید. مخالفان توافق هسته ای از تمام ابزارها از حرکات مختلف سیاسی،رسانه ای، تبلیغاتی، شانتاژ و حتی حرکت های غیر معمول و متعارف استفاده می کنند و به هر طریقی سعی کنند جلوی یک توافق را بگیرند.

سخنرانی جنجالی نتانیاهو در کنگره امریکا را چگونه ارزیابی می کنید؟
شما واقعا برگردید به دو سال گذشته ؛ آیا کسی تصور می کرد که کشوری که در تقابل با امریکا هست و برنامه ها و اهداف و نظراتی را که دنبال می کند؛ اغلب در تعارض مستقیم با برنامه هایی است که امریکا دارد و قطعا در تقابل قطعی صهیونیست ها است. یک چنین کشوری بتواند در یک مجموعه ای مثل آمریکا تا این حد تفرقه ایجاد کند که رئیس جمهور امریکا در مقابل اعضاء کنگره و در مقابل رهبر صهیونیست ها به صراحت بایستد. من فکر می کنم چنین چیزی سابقه نداشته است.

آیا این اقدام نتانیاهو برای جلوگیری از توافق موثر خواهد بود؟
کسانی که دستی در عرصه سیاست دارند؛ می دانند که سخنرانی نتانیاهو در کنگره به هیچ وجه نمی تواند تاثیر مهمی در جریان مذاکرات داشته باشد. این حرکات نتانیاهو تبدیل به یک نمایش تکراری و یک تلاش مذبوحانه شده است. رفتار نخست وزیر رژیم صهیونیستی بیشتر به خاطر حفظ جایگاه و موقعیت داخلی است، وگرنه روشن است هرچه مخالفت ها شدیدتر می شود روند مذاکرات سرعت بیشتری به خود می گیرد. گویی طرفین احساس می کنند که باید به یک توافق برسند. حتی ممکن است این گونه مخالفت ها باعث اعتماد طرفین به یکدیگر شود. چون شعارهایی را که در جناح های مخالف وجود دارد را شاهد هستند و مقاومت دو گروه مذاکراتی در مقابل این همه فشارها را مشاهده می کنند.

در این میان ما شاهد هستیم که فرانسه نیز نقش صهیونیست ها و تندروها را در مذاکره بازی می کند. در همین راستا فابیوس وزرای خارجه غربی را به به پاریس دعوت کرد و اعلام کرد که تضمین های ایران برای توافق کافی نیست. نظر شما در ارتباط با نقش فرانسوی ها چیست؟
این که فرانسه در وضعیت فعلی بدترین موضع را در بین کشورهای 5+1 دارد؛ تردیدی نیست. این موضع گیری فرانسه چند دلیل دارد.

1- دلیل اول شخصی است. آقای فابیوس وزیرخارجه فرانسه اصولا نسبت به ایران و نظام جمهوری اسلامی نظر شخصی منفی دارد.

2- فرانسه هنوز این شائبه را دارد که جزء قدرت های عمده دنیا است و با مذاکرات و توافقاتی همراهی می کند که خودش نقش اصلی را داشته باشد. برای فرانسه از حیث غرور ملی هنوز سنگین است که بپذیرد که در یک بحث مهم بین المللی نقش ثانویه را داشته باشد.

3- فرانسه از دوران بحران بین ایران و غرب استفاده عمده ای برده است. قراردادهای سنگین را به کشورهای عربی به خصوص در زمینه تسلیحاتی تحمیل کرده است. بنابراین بخشی از منافعش را در حفظ این فضای تند و در نتیجه امکان ادامه استفاده از این فضا به نفع خودش را در سر می پرورانند.

4- فرانسه در این منطقه چند پایگاه داشت. مهمترین پایگاه عراق در زمان صدام بود. لبنان یک پایگاه دائمی و سوریه تا حد زیادی به فرانسه گرایش داشت. بعد از آن یک رده پایین تر مثل تونس و مراکش سبقه ای با فرانسه داشتند. در طول در سه دهه گذشته فرانسه درست برخلاف آنچه که تصور می کرد همه این پایگاه ها را تک تک از دست داده است و آنها را در یک رقابت با ایران به ایران واگذار کرده است.

5- فرانسه در غنی سازی و سوخت هسته ای بسیار انحصار طلب در سطح بین المللی است. در بیست سال گذشته به طور خاص در ده سال گذشته فرانسه همه تلاش خودش را کرده است که به عنوان تولید کننده اصلی و عمده سوخت هسته ای برای همه دنیا تعریف شود و نقش برتر و بالاتر را داشته باشد. فرانسه بیش از هر کشور دیگری حتی امریکا مخالف با غنی سازی کشورها است. در واقع مخالف تولید سوخت هسته ای کشورهایی مثل ایران است.

با این شرایط فرانسه نقشی دارد که تاثیر عمده ای در فرایند مذاکرات بگذارد؟

به نظر بنده خیر. فرانسه آگاه از این است که در این مذاکرات نقشش کاملا ثانویه است.این کشور به هیچ وجه توان و اعتبار و ظرفیت سیاسی که بتواند جلوی یک توافق معقول را بگیرد ندارد و در نهایت امر بیشتر صحنه سازی برای این است که تا حدی خودش را مطرح کند و تا حدی جایگاهش را در بین کشورهای عرب منطقه حفظ کند. همانطوری که در توافق موقت شاهد بودیم و در توافق دائم این حرکت فرانسه چیزی جز یک بازی کودکانه و لجبازی نیست و هیچ تاثیر عمده ای در روند مذاکرات ندارد.

در این روزها شاهد بودیم که جان کری به ریاض رفت و با وزاری خارجه کشورهای منطقه حوزه خلیج فارس دیدار کرد. این سفر را چگونه ارزیابی می کنید؟
تا چندی پیش وزیرخارجه امریکا یکی از برنامه هاش این بود که با سفرهای متعدد به منطقه و هراساندن وزرای کشورای عربی از ایران، انها را برای ایجاد یک جبهه قوی و سنگین در منطقه علیه ایران همراه می کرد. حال بعد از یک کار پیچیده، دقیق و ظریف در سیاست خارجی؛ امریکا به دنبال این است که تمام آنچه که در گذشته گفته خنثی کند و بر عکس آنچه که را قبلا در منطقه اشاعه می دادند و تبلیغ می کردند عمل کند. امریکایی ها تلاش می کنند که اعتماد عرب ها را نسبت به اینده این منطقه و در عین حال یک توافق بین ایران و امریکا در موضوع هسته ای جلب کند و این یکی از پارادوکس ها و جالب و عجیبی است که ما در یک برهه کوتاه شاهد هستیم.

به نظر شما علت نگرانی عرب های منطقه از این توافق چیست؟
پاسخ به این سئوال روشن است. در سه دهه گذشته عربستان هدفش و برنامه اش این بوده که با استفاده از یک خلاء قدرت که احساس می کرد در منطقه به وجود آمده و با تکیه بر دلارهای نفتی و روابط بسیار نزدیک و تنگاتنگی که با امریکا ایجاد کرده بود، قدرت بلامنازع منطقه شود. الان عربستان می بیند که نه تنها این نشده است؛ بلکه این ایران است که از یک طرف با مهمترین کشور منطقه یعنی عراق به یک اتحاد و ائتلاف دراز مدت رسیده است. در سوریه که کشور که دیگر مهم منطقه است، ایران عملا در یک نبرد سنگین به روشنی برنده نهایی است. در لبنان این ایران است که حرف اول و اخر را می زند. دامنه این مسائل به یمن نیز کشیده شده است.

 

از نظر عربستان هر آینه که ایران و امریکا در موضوع هسته ای به توافق برسند این می تواند مقدمه ای باشد برای اینکه امریکا همانطور که غنی سازی را توسط ایران پذیرفت قدرت ایران در منطقه را هم شناسایی کند. این موضوع برای عربستان برای حفظ جایگاهش در منطقه و حتی برای حفظ ثبات داخلی حیاتی است. بنابراین جای تعجب نیست که عربستان و برخی کشورهای منطقه که همراه با عربستان هستند از این روند نگران باشند. اما باز هم روشن است که این مخالفت ها هم آثار عمیقی ندارد و توافق مسیر خودش را به سمت یک موافقت نهایی طی خواهد کرد.

نامه اخیر 47 سناتور امریکایی به رهبران جمهوری اسلامی را چگونه ارزیابی می نمائید؟
زمانی که توافقی بین ایران و آمریکا در سطح وزرای خارجه صورت بگیرد، در صورتی که توافق مذکور، توافقی امضا شده و یا صرفا یک سند اعلام شده باشد، به هر شکلی که مطرح شود؛ برای دولت آمریکا الزام آور خواهد بود. تنها در صورتی که در همین توافق قید شده باشد که اجرایی شدن آن موکول به تأیید پارلمان های دو کشور است، موضوع تأیید سناتورها مطرح می شود و چون چنین چیزی در شرایط حاضر مطرح نیست، در صورتی که آقای کری و آقای ظریف به توافق دست یابند، این توافق برای هر دو دولت از جمله دولت آمریکا الزام آور خواهد بود.

بنابراین این نامه صرفا یک نمایش سیاسی است و شکی در آن نیست. این نامه از بدایع دوران جدید سیاسی دنیاست. من به یاد ندارم که امریکا در هیچ مورد دیگری چنین مطلبی در این سطح مطرح کرده باشد. یعنی عملا بگوید که رئیس جمهور ما و وزیرخارجه مسلوب الاختیارند و اختیار مذاکره برای رسیدن یک راه حل را ندارند. مفهوم مقابل این است که کنگره می خواهد بگوید این ما هستیم که در مورد یک توافق در این سطح مذاکره بکنیم که این سخن بیهوده است. این توافق از جنس معاهده نیست. این 47 نماینده سعی کرده اند با این مغلطه که این توافق نوعاً در زمزه معاهدات گنجانده شود می بایست توافق کنند.

این که سناتورهای امریکا به رهبران ایران بگویند که یک توافق را نپذیرند چون که نظام امریکا توان اجرای ان را ندارد یک صحنه جدید و کم نظیر و از استثنا های تاریخ سیاست خارجی امریکا است. این موضوع از منظر دیگر به این معنا است که این توافق یک توافق خوب و به عبارت روشن تر یک توافق پیروزمندانه برای ایران است. اگر این توافق، توافق ضعیف بود حتما ما چونین مقاومت هایی را از طرف سناتورها، عرب های منطقه و صهیونیست ها نمی دیدیم.

حتی اگر تهدیدهای سناتورها واقعی باشد و دولت های بعدی امریکا اجرا نکند این بدان معنا است که امریکا نقض تعهد کرده و دیگر امریکا نمی تواند اجماع ایجاد کند و کشورهای دیگر با این کشور همراهی نخواهند کرد.

اکنون نیز این تعبیر مطرح است که حرکت ۴۷سناتور آمریکایی و ارتباط با رهبران کشوری که آنها آن کشور را در گروه دولت های متخاصم می دانند، ارتباط برقرار کرده و برای اینکه سیاست دولت حاکم برآمریکا را تغییر دهند، تماس غیر رسمی گرفته اند که از لحاظ قوانین داخلی آمریکا می تواند جرم محسوب شود.قانونی در آمریکا با نام قانون لوگان با سابقه بیش از ۲۰۰ ساله وجود دارد که طی آن افراد آمریکایی از اینکه ارتباطاتی با طرف های سیاسی آمریکا برقرار کنند که نتیجه آن مغایر با سیاست های دولت آمریکا باشد، نفی شده‌اند. بنابراین اینکه این اقدام یک حرکت نمایشی است به این مفهوم است که از نظر قوت اجرایی نه تنها تأثیری ندارد بلکه از نظر قوانین آمریکا نیز غیر قانونی است.

در روزهای اخیر مطالبی در ارتباط با رفتن توافق به شورای امنیت می شود . آیا این موضوع امکان پذیر می باشد؟
از نظر بین المللی نیز یک محکم کاری درباره این توافق انجام می شود که خیلی به جا است. این توافق شامل لغو قطعنامه تحریم شورای امنیت یا مفاد مندرج در آن خواهد بود و بنابراین توافق به خودی خود به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع و به نحوی در آنجا ثبت و تایید خواهد شد. تعهدی که نماینده آمریکا در شورای امنیت نسبت به این توافق می دهد به طور خودکار الزام آور بودن این تعهد را از نظر بین المللی نیز تحکیم و تثبیت می کند.بنابراین مطلبی که نمایندگان کنگره آمریکا مطرح کردند مطلبی نیست که از نظر قانون داخلی آمریکا و یا قوانین بین المللی جایگاهی داشته باشد.


اخبار سیاست خارجی - تابناک

 


ویدیو : آخرین تحولات از مذاکرات هسته ای